جدول جو
جدول جو

معنی طاس کباب - جستجوی لغت در جدول جو

طاس کباب
نوعی خوراک کم آب که با گوشت، سیب زمینی، پیاز و ادویه می پزند
تصویری از طاس کباب
تصویر طاس کباب
فرهنگ فارسی عمید
طاس کباب
(کَ)
نوعی خوراک کثیرالاستعمال مرکب از گوشت و روغن و پیاز و برخی مواد و ادویه
لغت نامه دهخدا
طاس کباب
نوعی خوراک کثیر الاستعمال مرکب از گوشت و پیاز و برخی مواد ادویه
تصویری از طاس کباب
تصویر طاس کباب
فرهنگ لغت هوشیار
طاس کباب
((کَ))
نوعی خوراک و آن کبابی است که در طاس (ظرف مسی) پخته شود و سیب زمینی، به، هویج، آلو و سبزی های دیگر هم در آن داخل کنند و آن انواع مختلف دارد
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از طاس باز
تصویر طاس باز
بازی کننده با طاس، آنکه با طاس قمار می کند، کنایه از حقه باز، شعبده باز
فرهنگ فارسی عمید
غذای خوشمزه ای از بادمجان و آب غوره یا آب انار
فرهنگ گویش مازندرانی